نوع مقاله : مقاله علمی - ترویجی
نویسنده
رئیس بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی مرکز تحقیقات و اموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان(شاهرود)
چکیده
سیب زمینی جایگاه ویژهای درسبد غذایی، بومنظامهای زراعی و امنیت غذایی کشور دارد. پیش بینی شده جمعیت ایران تا سال 1430 به 103 میلیون نفر افزایش یابد. بر اساس سبد غذایی مطلوب، نیاز آتی کشور به این محصول بالغ بر 5/6 میلیون تن خواهد بود. تامین آن تنها با افزایش عملکرد در واحد سطح امکانپذیر است. متوسط خلاء عملکرد( ظرفیتهای محیطی استفاده نشده) محصول سیبزمینی کشور، 55 درصد برآورد شده است. این محصول به دلیل تطابق اکولوژیکی مطلوب ، سرعت رشد و تولید ماده خشک زیاد، کارایی بالا استفاده از منابع ، حساسیت کمتر به تغییر اقلیم ، شاخص برداشت بالا و مزیت نسبی مطلوب نسبت به سایر محصولات زراعی ، قابلیت بکارگیری ظرفیتهای بالقوه را دارد. نظر به اینکه درافق 1430 دمای محیط افزایش و میزان بارندگی و مقدار تخصیص آب به بخش کشاورزی کاهش مییابد. مهمترین مدیریتهای راهبردی برای پر نمودن خلاء عملکرد ، کاهش ضایعات و تولید پایدار شامل:. مدیریتهای قبل از کاشت ( برنامهریزی بلند مدت در الگوی کشت برای افزایش طول دوره تناوب زراعی ،توسعه سیستم کشاورزی حفاظتی)، مدیریتهای کاشت(استفاده از بذر گواهی شده پیشجوانهدار، استفاده از ارقام متوسطرس و زودرس با پتانسیل عملکرد و پایداری بالا)، مدیریتهای داشت( توسعه سیستمهای نوین آبیاری ،کاربرد کودهای شیمیایی در زمان و شیوه مناسب با کمترین آثار زیست محیطی، یکبار خاکدهی اصولی پای بوته در زمان مناسب)، مدیریتهای برداشت (سرزنی اندامهای هوایی قبل از برداشت، رطوبت مناسب خاک و رسیدگی محصول(ضخیم بودن پوست غدهها) و مدیریتهای پس از برداشت (درجه بندی محصول، انبار مناسب،تنظیم بازار) است.
چکیده تصویری
تازه های تحقیق
سیبزمینی محصولی است که تا قرن گذشته تولید آن بیشتر در کشورهای توسعهیافته انجام و در کشورهای درحال توسعه، جایگاهی نداشت ولی اکنون این محصول در بیش از 140 کشور جهان کشت شده و در جایگاه چهارمین محصول مهم جهان قرار دارد. این محصول حتی بهعنوان یکی از ارکان امنیت غذایی آینده مطرح است (10،5). در ایران در 43 سال اخیر (99-1357)، سطح زیرکشت سیبزمینی از 57 به 152 هزار هکتار افزایش و معادل 168 درصد رشد داشته است. این محصول (سال 1399) با سطح زیرکشت 152 هزار هکتار و اختصاص 43/2 درصد از سطح کل و 95/5 درصد از کل تولید محصولات زراعی، جایگاه ویژهای در بومنظامهای زراعی و تولید کشور داشته است (3،6). در نیمقرن گذشته در کنار افزایش تولید، مصرف سرانه سیبزمینی نیز افزایش و به 50 کیلوگرم در سال رسیده است. اخیراً وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با در نظر گرفتن کمیت و کیفیت غذای مصرفی بهمنظور ارتقاء حفظ سلامت جامعه و با توجه به بحران آب کشور، سبد غذایی مطلوب را ارائه کرده است که در آن پیشبینی شده، مصرف گروه سبزیجات حدود 61 درصد افزایش یابد. لذا مصرف سرانه سیبزمینی بهعنوان مهمترین محصول گروه سبزیجات (بهعنوان یکی از منابع تأمین انرژی روزانه) با افزایش روبرو خواهد بود. یادآوری این نکته نیز لازم است که تجارت (صادرات و واردات) محصول سیبزمینی بهدلیل گسترش آفات و بیماریها، مشکلات انبارداری (آبدار بودن غده)، حجم زیاد و هزینه زیاد حمل و نقل، مانند سایر محصولات (غلات و دانههای روغنی) در سطح جهانی جایگاهی ندارد. لذا برنامهریزی برای تولید پایدار این محصول مطابق با نیاز فعلی و آتی کشور با تکیه بر منابع داخلی، اهمیت بهسزایی در امنیت غذایی دارد (5،6،3). در ادامه از دیدگاه اکوفیزولوژیکی، برخی از خصوصیات متمایز این محصول نسبت به سایر محصولات زراعی تشریح میشود.
توصیه ترویجی
سیبزمینی محصولی است که در بومنظامهای زراعی، سبد غذایی و امنیت غذایی کشور جایگاه ویژهای دارد. براساس سبد غذایی مطلوب پیشنهادی وزارت بهداشت با رویکرد همبست آب و غذا با هدف تأمین امنیت غذایی، پیشبینی شده که مصرف سرانه سیبزمینی افزایش و به 65 کیلوگرم در سال افزایش یابد. با احتساب رشد جمعیت، نیاز آتی کشور در افق 1430 بالغ بر 5/6 میلیون تن خواهد بود. با توجه به تغییر اقلیم و کاهش نزولات آسمانی، پیشبینی شده است که برای دستیابی به تولید پایدار با کمترین آثار زیستمحیطی، حجم آب مورد استفاده در بخش کشاورزی نسبت به شرایط فعلی حدود 50 درصد میبایست کاهش یابد. به بیان دیگر، سطح زیرکشت محصولات باید کاهش یابد. بنابراین تأمین سیبزمینی مورد نیاز تنها با افزایش عملکرد در واحد سطح امکانپذیر خواهد بود. خلاء عملکرد محصول سیبزمینی کشور 55 درصد برآورد شده، به بیان دیگر با مدیریتهای رایج تنها 45 درصد از ظرفیتهای محیطی استفاده میشود. با توجه به مسائل تولید سیبزمینی از کاشت تا پس از برداشت برای پر کردن خلاء عملکرد و پایداری تولید، مدیریتهای راهبردی زیر قابلتوصیه است:
- برنامهریزیهای بلندمدت برای بهبود شرایط فیزیکی خاک: بازبینی الگوی کشت مناطق و افزایش طول دوره تناوب زراعی (توسعه کشت نباتات علوفهای زمستانه)، استفاده از بقولات و گیاهان پوششی بهمنظور اصلاح خاک و توسعه نظام کشاورزی حفاظتی، مهمترین برنامههای بلندمدت میباشد.
- برنامهریزیهای میانمدت بهمنظور افزایش پایداری تولید و کاهش ضایعات: ترویج استفاده از بذر گواهیشده، استفاده از ارقام متوسطرس و زودرس با قابلیت عملکرد و پایداری بالا، ایجاد انبارهای مناسب برای نگهداری غده خوراکی و بذری، تنظیم قیمت بازار، اعطاء تسهیلات برای بهروزرسانی دستگاههای کاشت و برداشت، مهمترین راهبردها در برنامههای میانمدت میباشد.
- برنامهریزیهای کوتاهمدت بهمنظور افزایش کارایی تولید: تغییر آرایش کاشت، توسعه سامانههای نوین آبیاری، تاریخ کاشت و رقم مناسب، کاربرد کودهای شیمیایی در زمان و شیوه مناسب (همراه آب آبیاری و محلولپاشی) براساس آزمون خاک با کمترین آثار زیستمحیطی، یکبار خاکدهی اصولی پای بوته در زمان مناسب (ارتفاع بوته 30-20 سانتیمتر)، مبارزه با عوامل کاهنده عملکرد (آفات، بیماریها و علفهای هرز) در زمان مناسب، راهبردهایی برای افزایش کارایی استفاده از منابع تولید و کاهش خلاء عملکرد است.
کلیدواژهها
موضوعات
امنیت غذایی عبارت است از دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی همه مردم در تمام زمانها به غذای کافی، سالم و مغذی تا نیازهای رژیم تغذیهای سازگار با اولویتهای آنها برای یک زندگی فعال و سالم فراهم شود. از حدود سال 2010 بهدلیل شدت پیامدهای مخرب زیستمحیطی کشاورزی صنعتی، شتاب گرفتن نابودی منابع تولید (آب و خاک)، کاهش بهرهوری نهادهها و... امنیت غذایی به چالش جهانی تبدیل شد. در ایران نیز تأمین امنیت غذائی کشور با اتکاء به منابع تولید داخلی مبنای سیاستهای کلی در چشماندازهای برنامهریزی توسعه اقتصادی کشور بوده است. گرچه بیش از 80 درصد محصولات کشاورزی مورد تقاضا در داخل تولید میشود اما بخش قابلتوجهی از تولید کشاورزی حاصل اضافه برداشت آب بوده و ناپایدار است. بهطوریکه آب اختصاصی به بخش کشاورزی، 86 میلیارد مترمکعب است اما در مطالعات بومشناختی زراعی (آگرواکولوژیکی) حجم آب قابل بهرهبرداری در بخش کشاورزی برای دستیابی به تولید و امنیت غذایی پایدار، سالانه 39 تا 41 میلیارد مترمکعب برآورد شده است. پیشبینی شده است که تا سال 1430 جمعیت ایران به 103 میلیون نفر خواهد رسید و نیاز به محصولات زراعی (با رژیم غذایی مطلوب) 26 درصد افزایش مییابد ولی با توجه به تغییرات اقلیمی و با فرض مدیریت و الگوی کشت فعلی، تولیدات محصولات آبی 9 درصد کاهش خواهد یافت (6). الگوی کشت عبارت است از تدوین و اجرای نظام کشت محصولات کشاورزی (زراعی و باغی) مبتنی بر شرایط اقلیمی، بهرهبرداری بهینه از آب، خاک و گیاه متناسب با ظرفیتها و مزیت اقتصادی کشور با رعایت کلیه مسائل علمی، فنی، مدیریتی و ملاحظات زیستمحیطی در راستای دستیابی به تأمین امنیت غذایی پایدار و اقتدار غذایی که به اختصار تعیین هدفمند نوع محصول، مکان تولید و مقدار آن در بازه زمانی مشخص بیان میشود. بهعبارت دیگر، الگوی کشت برنامه ساختاری و عملیاتی تحقق امنیت غذائی میباشد. مبنای این برنامه، بررسی و مقایسه قابلیتها ، مزیتها و جایگاه محصولات زراعی در رژیم غذایی نسبت به یکدیگر بوده تا بتوان با توجه به تغییرات اقلیمی و بحران آب حاکم بر کشور ترکیب بهینه کشت (سطح کشت محصولات) را در مناطق مختلف تعیین کرد (2). در این مجموعه، ظرفیتهای فراموششده محصول سیبزمینی از جنبههای مختلف ارائه شده تا در تدوین برنامه الگوی کشت با هدف تحقق امنیت غذایی پایدار در وضعیت کنونی و آینده لحاظ شود.