نوع مقاله : مقاله علمی - ترویجی
نویسنده
استادیار پژوهشی بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی ، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شاهرود، ایران.
چکیده
سیبزمینی جایگاه ویژهای در امنیت غذایی کشور دارد وبا توجه به رشد جمعیت افزایش تولید این محصول اجتناب ناپذیر است. در دههای اخیر با توجه به خشکسالی و افت سطح آبهای زیرزمینی و بدلیل هم پوشانی نیاز آبی باغات و زراعت سیبزمینی کشاورزان به کشتهای تاخیری این محصول روی آوردهاند. در این کشتها بهدلیل کاهش طول دوره رشد ، تنش خشکی ناهنجاریهای رشد و نمو در محصول شده بروز و عملکرد کاهش خواهد یافت. برای افزایش کمی و کیفی محصول در این شرایط مدیریت زراعی ویژهای در مزارع نیاز است تا شرایط بهینه رشد برای محصول پدید آید. مهمترین راهکارهای مدیریت بهزراعی استفاده از ارقام متوسطرس و زودرس سیبزمینی مطابق شرایط اکولوژیکی منطقه ،استفاده از بذور گواهی شده پیش جوانهدار ، با عمق کاشت کمتر، کاشت متراکم و به صورت دو ردیف بر روی پشته و با آرایش کاشت زیگزاگی می باشد. بدین ترتیب با به کارگیری مجموعه این اقدامات تعداد روز کاشت تا سبز شدن، تعداد روز کاشت تا غده بندی و تعداد روز کاشت تا گلدهی کاهش ، ولی درصد پوشش زمین ، تعداد ساقه در بوته، تعداد ساقه در متر مربع، طول ساقه اصلی، ، تعداد غده در متر مربع، درصد غده های درشت، میانگین وزن غده، میزان ماده خشک در واحد سطح افزایش همچنین رشد ثانویه غده و درصد ضایعات غده کاهش مییابد. در نهایت عملکرد محصول و عملکرد قابل فروش افزایش خواهد یافت .
تازه های تحقیق
تنش خشکی محصول سیبزمینی در ابتدای فصل، کنترل بهتر علفهای هرز، کاهش مصرف سموم و افزایش کارائی مصرف آب است (3). ولی دراین کشتها، در برخی مناطق ممکن است مراحل رشد و نمو محصول با شرایط نامطلوب دما، طول روز و تشعشع مواجه گردد (9). دما مهمترین عامل محیطی مؤثر در رشد و عملکرد سیبزمینی است. سیبزمینی محصولی است که به هوای خنک سازگاری داشته و مطلوبترین میانگین روزانه درجه حرارت برای رشد این محصول 15 تا 25 درجه سانتیگراد است(16). کشتهای تاخیری از تیرماه آغاز میشود و درجه حرارت بالای محیط در این زمان، رشد جوانهها را محدود و درصد سبز مزرعه را کاهش میدهد. بعد از تیر ماه درجه حرارت بهتدریج کاهش مییابد لذا مجموع درجه حرارت روزانه مؤثر کمتری برای رشد محصول تامین میشود و فاصله زمانی بین مراحل نمو بیشتر شده و درحقیقت طول دوره رشد محصول افزایش خواهد یافت. نظر به اینکه در کشتهای تاخیری فصل رشد کوتاه است، این افزایش طول دوره رشد سبب میشود در پاییز غدهها رشد کامل نداشته و افت عملکرد پدید آید و حتی خطر خسارت سرمای زودرس پاییزه نیز تشدید گردد. طول روز، عامل مهم اقلیمی دیگری است که به شدت رشد رویشی، تشکیل استولن و غده را تحت تاثیر قرار میدهد. سیبزمینی از نظر گلدهی گیاهی روز بلند ولی از حیث غدهدهی روزکوتاه محسوب میشود. باید دقت داشت از تیرماه کاهش طول روز آغاز میشود لذا محصول سیبزمینی در کشتهای تاخیری با شرایط نامساعد طول روز مواجه شده که ممکن است با بروز ناهنجاریهایی در رشد و نمو سبب کاهش عملکرد محصول شود. تشعشع نیز دیگر پارامتر اقلیمی است که به طور چشمگیری پتانسیل فتوسنتز را تعیین میکند. درکشتهای تاخیری به دلیل کاهش طولروز محصول تشعشع کمتری دریافت می نماید و این امر سبب افزایش رشد رویشی و تاخیر درتشکیل غدهها و دیررسی محصول شده که ممکن است مشکلات برداشت را در پاییز بههمراه داشته باشد (5، 9، 8 و 16) . بنابراین با توجه به موارد عنوان شده، کشتهای تاخیری سیبزمینی با چالشهای مختلفی روبرو است و مدیریت زراعی بهعنوان ابزاری کارآمد و کاربردی برای مقابله با این چالشها با هدف ایجاد شرایط مطلوب رشد محصول مطرح است. با توجه به پیشبینی گسترش مخاطرات زیستمحیطی در کشور، به منظور دستیابی به پایداری تولید سیبزمینی و به منظور غلبه بر چالشهای یاد شده در کشتهای تاخیری سیبزمینی ضرورت دارد مدیریتهای زراعی در مزرعه بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
کلیدواژهها
موضوعات
سیبزمینی (Solanum tuberosum L.) بعداز گندم، برنج و ذرت سومین محصول غذایی مهم جهان است که بهطور مستقیم توسط انسان مصرف میشود (15 ،13). این محصول با سازگاری وسیع اکولوژیکی در اکثر نواحی جهان و بیشتر در محدوده عرض جغرافیایی 65 درجه شمالی تا 45 درجه جنوبی و تا ارتفاع بیش از 3500 متر از سطح دریا کشت میشود (8). سازمان غذا و خواربار کشاورزی ملل متحد (فائو ) سال 2008 را سال سیبزمینی اعلام کرد و به این محصول، عنوان جواهر پنهان لقب داد. این سازمان آن را به عنوان محصولی کلیدی درچشمانداز امنیت غذایی بهویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح نمود (14). در ایران سیبزمینی تنها 2/0 درصد (سطح برداشت148 هزار هکتار) از کل سطح محصولات زراعی را به خود اختصاص داده ولی با تولید 96/6 درصد از کل تولید محصولات زراعی، جایگاه ویژهای در امنیت غذایی کشور دارد (1). مصرف سرانه سیبزمینی در کشور 56 کیلوگرم بوده و با توجه به رشد جمعیت، افزایش تولید این محصول اجتناب ناپذیر است (2). با توجه به تنوع اقلیمی وسیع کشور این محصول به صورت کشت بهاره، کشت استمرار (تولید زمستانه)، کشت پاییزه (تولید بهاره )، کشت زمستانه (تولید تابستانه) تولید می شود. کشت بهاره سیبزمینی (تولید پاییزه) با سابقهترین و مهمترین کشت در کشور است و 70 درصد از تولیدات سیبزمینی به این کشت اختصاص دارد و بالاترین عملکردها را دارا میباشد. مهمترین استانهای تولیدکننده شامل همدان، اردبیل، اصفهان، آذربایجان شرقی، فارس، لرستان، کرمانشاه، کردستان، زنجان، چهارمحال و بختیاری، خراسان رضوی، مرکزی، آذربایجان غربی، سمنان و خراسان شمالی میباشند (1 و 8).
در دهه اخیر (97-1387) سطح کشت محصولات باغبانی اغلب در مناطق کشت بهاره سیبزمینی به میزان 24 درصد گسترش یافته است. با توجه به خشکسالی و افت سطح آبهای زیرزمینی و بهدلیل همپوشانی نیاز آبی باغات و زراعت سیبزمینی، کشتهای تاخیری و حتی کشت تابستانه سیبزمینی به عنوان راهبردی با هدف کم کردن فشار بر ذخایر آبی در مناطق تولیدی پیشنهاد شده که مورد استقبال کشاورزان قرار گرفته است (1، 7، 10و 11). در این کشتها بروز تنش خشکی و بروز شرایط نامطلوب محیطی در برخی مناطق سبب ناهنجاریهای رشد و نمو شده و عملکرد کاهش یافته است (3 و 9). برای افزایش سطح کمی و کیفی و تولید پایدار سیبزمینی در این شرایط مدیریت و اقدامات زراعی ویژهای لازم است تا در مزارع اعمال گردد و اثرات نامطلوب شرایط محیطی به حداقل برسد و محصول از رشد مطلوب بر خوردار شده و کمترین کاهش در تولید بهوجود آید.